تنم را نه در تابوت بگذاريد نه موميايي كنيد . در خاك ايران قرار دهيد تا تكه تكه بدنم قسمتي از خاك ايران شود.
کورش کبیر
| ||
|
اسب نسایی اسب نسایی یک نژاد اسب منقرض شدهاست که بومی شهر نیسایا (Nisaia) بود که در دشتهای نسایی (در قسمت جنوبی از دامنهٔ کوههای زاگرس و یا سایر مناطقی که در ادامه اشاره می گردد) واقع شده بود. این اسب خواهان زیادی در دنیای باستان داشت. گفته شده است که اسب نسایی در رنگهای متفاوتی وجود داشته شامل رنگهای معمول مانند کهر تیره و قهوهای سوخته و همچنین رنگهای نادر مانند مشکی خالص، قرمز و آبی قزل، طلایی و خال خالی. گفته شده است که اسب نسایی باستانی در مقایسه با اسبهای خالص بعدی که بعدها در تمدن ایران به وجود آمد و سری قلمی داشتند، سری ستبر و نیرومند داشتند که مشخصه اسبهای جنگی بودند. این مطلب این فرضیه را القا میکند که شاید اسبهای نسایی از نسل نمونه اولیه اسب جنگل باشند. با توجه به منبعی، اسب نسایی بلند و فرز و چابک بود و دو پهلوی آن را رنگهایی متفاوت آراسته بود. بعضی از آنها مانند پلنگ نقطه نقطه بودند و بعضی مانند یک سکه تازه ضرب شده، طلایی بودند. بقیه قرمز و آبی قزل با نقاط تیره در بدن بودند. اسبهای نسایی قابلیتهای جالبی داشتند که به فرزندانشان منتقل میکردند. یکی از آنها استخوانی دستگیره مانند در قسمت پیشانی آنها بود (horns) که اغلب به عنوان شاخ درنظر گرفته میشد. یونانیان بعدها اسبهای زیادی به شبه جزیره ایبری(قسمتهایی از پرتغال، اسپانیا و فرانسه و...) صادر کردند، جایی که اسب نسایی تاثیر عمیقی بر اجداد اسبهای ایبری کنونی گذاشت از قبیل کاردوسین، لوسیتانو، آندولسی، بارب و موستانگ اسپانیایی. سکههای نقرهای از زمان کوروش بزرگ او را در حالی که با نیزه بر پشت اسب، شیرها را شکار میکند نشان میدهد. به راحتی میتوان تعبیر کرد که شجاعت و قابلیت کنترل اسبها بسیار مهمتر از رنگ در این موقعیتها میباشد و در حالت سواری بدون رکاب (در زمان کوروش رکاب وجود نداشت) نیاز به یک سواری نرم و راحت وجود داشت بنابراین میتوان تصور کرد که اسب نسایی در برابر سایر اسبهای موجود در آن زمان مسلماً سواری بسیار نرمتری داشته است. نكته هاي جالب درباره ي اسب هاي نسايي: وقتی که کامبیز دوم در ۵۲۱ قبل از میلاد از اسبش افتاد و مرد، شیهه اسب داریوش بزرگ در زمان طلوع خورشید بلند شد. این واقعه پادشاهی پارس را نصیب وی کرد! منابع باستانی ادعا میکنند که یکی از خادمین داریوش دستش را در مهبل مادیان برده بود و در هنگام طلوع خورشید آن را در نزدیکی منخرین اسب داریوش قرار داد. - در ۴۸۱ قبل از میلاد کوروش به تسالی (Thessaly، قسمتی از یونان) حمله برد و با اسب نسایی اش مسابقهای در برابر اسبهای افسانهای تسالیایی گذاشت و برد. - در ۴۷۹ قبل از میلاد ژنرال ماردونیوس در زیر پای اسب نسایی سفید به غنیمت گرفته اش در نبرد Plataea جان سپرد. آتنیها از وفاداری این اسب به ایرانیان هراسناک شدند و این اسب را کشتند.
- هنگامی که اسکندر بر پارس پیروز گشت، خواهان هزار اسب نسایی از کل شهرهای تصرف شده گشت. - پادشاه سلوئوسید (Seleucid)، رمههای اسبان سلطنتی را در مراتع ماد جایزه گرفت. او سواره نظام گارد سلطنتی و لشکریان به شدت زره پوش را بر پشت اسبان بزرگ نسایی قرار داد. وقتی که ماد بوسیله اشکانیان تسخیر شد، رمههای اسبها به دست آنها افتاد و آنها سپاهیان به شدت زره پوش خودشان را بر پشت این اسبها گذاشتند. - وقتی که نویسنده رومی استرابو (Strabo) اسبهای نسایی را دید، آنها را زیباترین اسبهای سواری دنیا نامید. - امپراطور Wu Ti در مورد اسبهای آسمانی در غرب شنیده بود و لشکری برای آوردن تعدادی از آنها از چین به سوی ایران فرستاد. با کشف راه تاجیکستان در این سفر، راه ابریشم به سمت غرب بازگشت.
- آخرین اسب نسایی شناخته شده در سال ۱۲۰۴ میلادی در قسطنطنیه مرد و اسب نسایی منقرض شد! نظرات شما عزیزان: |
|